47) درآیهء 177 بقره،بینِ دادن زکوة و دادن مال به خویشان،یتیمان و بردگان فرق گذاشته و اینها را بر زکوة مقدّم داشته است.اندوختن مال را نفی کرده و به انفاق در راه خیر امر فرموده است.
48) پیامبر(ص):دوست ندارم که به قدر کوه احد ثروتی را در راه خدا انفاق کنم و بمیرم و از آن به اندازهءدو قیراط بماند...در هر مالی،طلا یا نقره،که بر آن بخل ورزیده شود آتشی است به جان صاحبش تا وقتیکه آن را در راه خدا بدهد.
49) علی(ع):ای ابوذر!اینها برای دنیاشان از تو ترسیدند و تو برای دینت از ایشان ترسیدی...جز با حق انس مگیر،جز از باطل مترس،تو اگر دنیای ایشان را می پذیرفتی،دوستت می داشتند و اگر می خواستی که به چیزی برسی به تو کاری نداشتند.
50) علی(ع)خطاب به عثمان:آیا هر دستوری ولو بر خلاف حق و طاعت خدا به ما بدهی آنرا باید بپذیریم؟به خدا هیچوقت ما چنین کاری نمی کنیم.
51) پیامبر(ص):آسمان کبود سایه نیفکنده و زمین تیره در بر نگرفته راستگوتری را از ابوذر.شرم و پارسائی و فروتنی ابوذر مانند عیسی بن مریم(ع) است.
52) برای انجام کارهای مهم به زیارت خانهء خدا بیائید،برای روز حساب در روزهای گرم و سوزان روزه بگیرید،برای وحشت گور در دل شب تاریک شبها دو رکعت نماز بخوانید،برای روز بزرگ،سخن حق را بگوئید و از سخن باطل خاموش باشید،از اموالتان ببخشید شاید از سختی های آن آسوده شوید،دنیا را دو نیم کنید،نیم اول در جست و جوی حلال و نیم دوم در طلب آخرت،سومی شما را زیان می رساند و سود نمی بخشد،آنرا رها کنید،ثروت را دو نیم کنید،نیم اول را خرج خانواده تان و نیم دیگر را برای جهان دیگرتان بفرستید،سومی شما را زیان می رساند و سود نمی بخشد،آنرا رها کنید.
53) من حقی را که قرآن برایم قائل شده است می خواهم.
54) اگر از نخستین روز مرگ بیمناک نبودم دوست می داشتم به جای تو مرده بودم،پسرم!کاش میدانستم تو در این محاکمهء نخستین چه گفتی و به تو چه گفتند؟
55) خدایا!این ابوذر یار پیغمبر است و بندهء پرستندهء توست که در راه تو با مشرکین جهاد کرد.خدایا!ابوذر در عقیده و ایمان خود تغییری نداد بلکه او منکری را دید و به زبان و دل با آن مبارزه کرد تا شکنجه و تبعیدش کردند و بی کسش ساختند و یکه و تنها در غربت مرد.خدایا!کسیکه ابوذر را محروم ساخت و از خانهء خود و حرم پیغمبر(ص)آواره اش کرد نابود کن!
56) قضاوت هرکسی،برجسته ترین نشانهء شخصیت اوست.
ادامه دارد......